يکشنبه ۱۶ شهريور ۱۴۰۴

سیاسی

سرمقاله وطن امروز/ ۴ درس آمریکایی

سرمقاله وطن امروز/ ۴ درس آمریکایی
پیام سپاهان - وطن امروز / «۴ درس آمریکایی» عنوان یادداشت روز در روزنامه وطن امروز به قلم مهدی حسنی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید: ۲ روز پیش، رسانه مهم آمریکایی فارن ...
  بزرگنمايي:

پیام سپاهان - وطن امروز / «4 درس آمریکایی» عنوان یادداشت روز در روزنامه وطن امروز به قلم مهدی حسنی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
2 روز پیش، رسانه مهم آمریکایی فارن افرز، گزارشی مفصل نوشت که ایده مرکزی آن مقایسه روند توسعه برنامه هسته‌ای ایران و کره‌شمالی بود. نویسند‌گان این گزارش، 2 چهره مهم و برجسته علوم سیاسی و وزارت دفاع آمریکا بودند. «ویپین نارانگ» به عنوان دانش‌آموخته علوم سیاسی سال‌ها در وزارت دفاع آمریکا مشغول خدمت بود و «پرانای وادی» نیز سال‌ها به عنوان تحلیلگر برجسته مسائل نظامی و فضایی آمریکا کار کرده است. این گزارش، با چشم‌پوشی از اهمیت یا عدم اهمیت ایده مرکزی‌اش، چند نکته مهم و حائز بررسی دارد که این گزارش به این موارد می‌پردازد. 
نکته نخست آن است که این متن در بستر غربی و در فضایی نوشته شده که علاوه بر آنکه هنوز ارزش‌های لیبرال در فضای روابط بین‌الملل مورد احترام است، بلکه به عنوان هنجار نیز به دیگر کشورها توصیه می‌شود اما این گزارش دید واقع‌بینانه و درستی به مساله مذاکره در رابطه با توانایی‌هایی ملی مانند توان هسته‌ای دارد. این گزارش بعد از ذکر مساله حمله آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران به عنوان یک نمونه قابل مطالعه می‌نویسد: «پیام برای کشورهایی که سودای برنامه هسته‌ای دارند، به ‌طور خطرناکی روشن است: برای رسیدن به بمب اتم معطل نکنید؛ فرض کنید قدرت‌های بزرگ به شما حمله خواهند کرد و به امکان واقعی دیپلماسی اعتماد نکنید». چنین اعترافی به بی‌اعتباری مذاکره سیاسی در رابطه با مساله هسته‌ای را در کمتر متنی در رابطه با ایران می‌توان یافت. پس نخستین نکته‌ای که از این گزارش مهم می‌توان فهمید، استاندارد دوگانه غرب در رابطه با ایران و دیگر کشورهای جنوب جهانی است؛ ارزش‌های کثرت‌گرایانه روابط بین‌الملل تنها میان معدودی از کشورها از اعتبار کافی برخوردارند و رویه تعامل با دیگر کشورها اتفاقاً یک رئالیسم تهاجمی و خشن است. 
این متن در دومین قدم، به مساله فقدان نیت تسلیحاتی ‌کردن برنامه هسته‌ای ایران هم به روشنی اشاره می‌کند و می‌نویسد: به رغم آنکه ایران بارها به صورت‌های مختلف زیر فشار قرار گرفت، عملاً به سمت ساخت بمب اتم نرفت: «در 2 دهه‌ای که برنامه‌ آماد متوقف شد، ایران به ‌طور داوطلبانه از عبور از خط قرمز تسلیحاتی‌سازی خودداری کرد. حتی زمانی که دانشمندان هسته‌ای ایران به طراحی اولیه یک زرادخانه 5 ‌سلاحی می‌اندیشیدند، رهبران سیاسی کشور در تردید بودند که هدف واقعی برنامه، دستیابی به زرادخانه‌ای کامل است یا استفاده از آن به ‌عنوان ابزار معامله برای امتیازات اقتصادی و سیاسی». 
سومین ادعای این متن آن است که راهبرد ایران در مواجهه با مساله تهدید غربی‌ها، تلاش برای رساندن کشور به وضعیت «آستانه هسته‌ای» و تثبیت در آن موقعیت بود. به باور نویسنده‌های متن، تجربه حمله آمریکا به ایران، نشان داد این راهبرد، مخاطراتی از جمله ترغیب دشمنان به حمله را در پی دارد: «تجربه‌ ایران نشان داد راهبرد آستانه‌ای نه‌تنها برای بازدارندگی کافی نیست، بلکه ممکن است دشمنان را حتی بیشتر ترغیب کند که پیش‌دستانه به برنامه حمله کنند، زیرا همچنان از وضعیت واقعی تسلیحاتی‌ شدن در بی‌اطلاعی هستند. حفظ ظرفیت فنی برای ساخت سریع سلاح، هیچ‌گاه به اندازه داشتن سلاح واقعی بازدارندگی ندارد».
بازار
چهارمین نکته مهم این یادداشت را باید اشاره آن به مساله ناکارآمدی مذاکره با آمریکا دانست. نویسنده‌های متن بر آنند ایران و آمریکا به دلیل فقدان اعتماد، عملاً در وضعیتی مقابل یکدیگر قرار گرفته‌اند که می‌توان آن را وضعیت «معضل تعهد» دانست. به باور این نویسندگان «در مورد ایران، ممکن است بخشی از نیروها، اکنون قدرت بیشتری در نظام سیاسی و نفوذی پررنگ‌تر نزد رهبر عالی ایران پیدا کنند. آنان می‌توانند بدرستی این روایت را جا بیندازند که ایالات متحده و اسرائیل که درست در بحبوحه‌ گفت‌وگوهای تهران و واشنگتن حمله کردند، نه توان و نه اراده‌ یافتن راه‌حل دیپلماتیک را ندارند. در واقع، اکنون واشنگتن و تهران با آنچه پژوهشگر «جیمز فیرون» یک «مشکل تعهد» می‌نامد روبه‌رو هستند: 2 طرف شاید در اصل نتیجه‌ دیپلماتیک را ترجیح دهند اما مشوق‌های نیرومندی برای پرهیز از مذاکرات دارند، بویژه با توجه به نبود اعتماد متقابل و این فرض که یک طرف در نهایت از هر توافقی شانه خالی خواهد کرد. در آمریکا نیز قطبی ‌شدن شدید سیاسی مانع دستیابی به جایگزینی مناسب و دوحزبی برای برجام خواهد شد».
این 2 پژوهشگر با اشاره درست به معضل تعهد، بخوبی نشان می‌دهند به ‌رغم آنکه شاید گزینه دیپلماسی می‌توانست و حتی اکنون هم می‌تواند گزینه مطلوب 2 طرف باشد اما به دلیل تجاوز و سابقه بسیار تاریک آمریکا در پایبندی به تعهدات خود در برابر دیگر کشورها عملاً هیچ‌گونه توافقی میان ایران و آمریکا نمی‌تواند مورد انتظار باشد و البته دیپلماسی نیز در این وضعیت چندان کارساز نخواهد بود.


نظرات شما