سه شنبه ۱۸ شهريور ۱۴۰۴

سیاسی

اندیشکده آمریکایی: اسرائیل در یمن با آتش بازی می‌کند

اندیشکده آمریکایی: اسرائیل در یمن با آتش بازی می‌کند
پیام سپاهان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست ریسپانسیپل استیت کرافت| بعد از حمله اسرائیل به یمن، محمد البخیتی، یکی از ...
  بزرگنمايي:

پیام سپاهان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
ریسپانسیپل استیت کرافت| بعد از حمله اسرائیل به یمن، محمد البخیتی، یکی از مقامات ارشد جنبش انصارالله یمن گفت: «جنگ وارد مرحله‌ای تازه شده است.» این مقام این جنبش که به نام «حوثی‌ها» معروف است، اشتباه نمی‌گوید. این حمله اسرائیل کاتز، وزیر دفاع اسرائیل آن را «تازه اول ماجرا» خوانده، نشانه تغییری بنیادین در چینش این جنگ فرسایشی دوساله بود، بین پیشرفته‌ترین ارتش منطقه از لحاظ فناوری و مقاوم‌ترین نیروی چریکی منطقه.
کاتالیزور این درگیری، جنگ در غزه بود که به حوثی‌ها، سوخت ایدئولوژیک و فرصت سیاسی لازم را داد تا خودشان را متحول کنند. آن‌ها نقش همبستگی با فلسطین را به عهده گرفتند و با این کار، از یک بازیگر تهدیدآمیز منطقه‌ای، به نیرویی که در سطح جهانی بازی را به هم می‌زند، تبدیل شدند، به سمت اسرائیل موشک شلیک کردند و یکی از حیاتی‌ترین مسیرهای کشتی‌رانی جهان را گروگان گرفتند.
بازی در ماه مه تغییر خطرناکی کرد، وقتی دولت ترامپ، مشتاق به راه خروجی از یک کارزاری پرهزینه و بی‌اثر هوایی، آتش‌بسی غافل‌گیرانه با حوثی‌ها برقرار کرد. این توافق که با وساطت عمان حاصل شد، ساده بود: ایالات متحده دست از بمباران اهداف حوثی برمی‌دارد و حوثی‌ها حمله به کشتی‌های آمریکایی را متوقف می‌کنند. این توافق در واقع، موفقیتی تبلیغاتی برای حوثی‌ها بود و به آن‌ها اجازه داد، ادعا کنند، با یک ابرقدرت چهره‌به‌چهره شده‌اند و تکانی نخورده‌اند.
برای آمریکا، این خروجی محاسبه‌گرانه بود که توقف هزینه‌ها را بر هدف پیشتر اعلام‌شده، یعنی «نابودی» گروه، اولویت داد. نکته مهم اینکه این توافق بدون مشورت با اسرائیل حاصل شد. برای اسرائیل،‌ اقدام یک‌جانبه آمریکا به این معنا بود که برای مواجهه با حوثی‌ها تنها گذاشته شده است.
حمله به کابینه حوثی‌ها نمایش دسترسی اطلاعاتی اسرائیل بود اما درباره اهمیت اهداف بحث هست. احمد الرهوی، بیشتر یک رهبر نمادین بود؛ به هر حال، این ترورها نمایانگر تشدید جدی تنش‌ها هستند که در آن اسرائیل نه‌تنها زیرساخت‌های از پیش ضعیف یمن را هدف می‌گیرد، بلکه مجبور می‌‌شود با دشمنی دوردست و مقاوم طرف شود که تاب‌آوری بالایی برای تلفات دارد و توانایی ثابت‌شده‌ای برای انطباق. برخلاف میدان محدود نبرد در غزه یا جنوب لبنان، یمن کشوری وسیع و کوهستانی است و حوثی‌ها هنر اختفاء و جنگ نامتقارن را به کمال رسانده‌اند.
بعید است کارزار هوایی شکستشان دهد. این درسی است که در ویرانه مداخله هفت‌ساله سعودی‌ها حک شده. واشنگتن هم در جنگ هوایی کوتاه‌مدت و در نهایت بی‌حاصل خود، دوباره این درس را گرفت. قدرت هوایی بی‌فایده است و حمله زمینی هم به لحاظ آمادی و سیاسی غیرقابل‌تصور. در چنین شرایطی، اسرائیل مانده بدون هیچ مسیر نظامی ممکن به پیروزی.
به‌علاوه، درگیری مستقیم با حوثی‌ها، منابع و تمرکز اسرائیل را از مشغولیت‌های اصلی‌اش دور می‌کند: حماس در غزه و نیز ایران و برنامه هسته‌ای‌اش. حوثی‌ها این را می‌فهمند. آن‌ها مشغول جنگ فرسایشی اقتصادی و روانی هستند و می‌دانند که حتی حملات نمادین که تأثیرات نظامی جزئی دارند، فواید سیاسی عظیمی دارند. به آن‌ها اجازه می‌دهد یمنی‌ها را تحت آرمانی محبوب متحد کنند، تصویری از مقاومت قهرمانانه در مقابل جمعیت گسترده‌تر عرب به نمایش بگذارند و توجهات را از مشکلات خود در حکمرانی دور کنند.
این شرایط مانع از هر گونه راهبرد سیاسی یا نظامی علیه حوثی‌ها می‌‌شود و آن‌ها را بدون چالش، در جایگاه قدرت دو فاکتوی حاکم در شمال یمن بر جای می‌گذارد. نتیجه این وضعیت برای مخالفان حوثی‌ها، بن‌بستی راهبردی است که مسیر خروج از آن روشن نیست. مسیر سیاسی عملاً از موضوعیت خارج شده و مسیر نظامی هم گرفتار شکاف‌های داخلی در ائتلاف ضدحوثی‌هاست.
منطق درونی درگیری یمن، کاملاً در زیر سایه خصومت‌های منطقه‌ای رفته‌است. در چنین خلأئی، اسرائیل خود را گرفتار درگیری‌ای می‌یابد که نمی‌تواند پیروز آن باشد. ایالات متحده صلح محدوده برای خود جدا کرده، به قیمت بی‌ثباتی گسترده‌تر. تشدید این تقابل با اسرائیل، تنها به کار تعمیق سلطه انصارالله در یمن آمده‌است، یعنی تنها طرفی که از این نظم آشوب‌زده جدید، سود می‌برد.
بازار


نظرات شما