شعر روز/ فشار قرنطینه!
فرهنگی
بزرگنمايي:
پیام سپاهان - خراسان /«تا نیمه چرا ای دوست؟» یا باز شو یا بسته
بگشای دکانت را آهسته و پیوسته
این حرف بگفتم من بر کاسب و بازاری
گفتند که ما هم نیز گشتیم دگر خسته!
گفتم که خیابانها خلوت شده و تاریک
نفعش به کجا باشد آن پسته بیهسته؟
بیمشتری و بیروح خالی ز شلوغیها
بر چهره این بازار بس گرد که بنشسته
ناگاه بدیدم من جمعی زده بر دورم
یک حلقه گرداگرد، یک فرد نه! یک دسته
یک شخص ز تعزیرات یک آن سوی من آمد
گفتا: تو که میباشی؟ هستی ز کجا رسته؟
ترسیده و گرخیده، گفتم که کجا؟ چی؟ من؟
با لحن خراب و زار با لکنت و بشکسته
اقرار نمودم که آثار قرنطینه است!
دلگیر ز تنهایی از لاک خودم جسته
گفتا دهمت اخطار، این دفعه آخر هست
گر باز شود جایی، دست تو شود بسته!
شیما اثنی عشری
لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/271518/