معلم اصفهانی که 54 سال پای ثابت تختهسیاه بود/ دانشآموزی که با حرف معلم پزشک شد
پنجشنبه 13 آذر 1399 - 10:01:01
|
|
پیام سپاهان - به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان به نقل از اداره اطلاعرسانی و روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان، احمد مهربد دبیر ریاضی بازنشسته اصفهانی که بیش از 50 سال تدریس کرده، از گذران عمر خود در این زمینه احساس خوشحالی میکند و میگوید: شکر خدا را میکنم که به من توفیق داد بتوانم معلمی کنم. این معلم بازنشسته اصفهانی ادامه میدهد: من در سال 1318 در اصفهان متولد شدم؛ تحصیلات ابتدایی را در دبستان قدسیه در خیابان ابن سینا گذراندم و بعد سیکل، دیپلم گرفتم و استخدام آموزش و پرورش شدم و مدت 7 سال در کوهپایه بودم و در رشته ریاضی لیسانس گرفتم. وی ادامه داد: پدرم میگفت وقتی میخواهی سر کلاس بروی حتماً وضو بگیر چون بچهها خیلی مقدس هستند، مواظب باش تنبیه بدنی نکنی، کسی را اذیت نکنی و بدان که هرچه در این عرصه کاشتی آخر درو خواهی کرد و نتیجه ش را خواهیی دید. مهربد گفت: به مدت 54 سال پای تابلو سیاه مدرسه ایستادم و خوشحالم که خدا به من توفیق داد بتوانم معلمی کنم؛ محبتی که مردم نسبت به من داشتند و دارند همه از آن معلمی است و با هیچ ثروتی عوض نخواهم کرد؛ زیباترین تابلویی که یک انسان میتواند برای خود بسازد مهر و محبت مردم نسبت به یک معلم است. این معلم درباره خاطرهای که در ذهن دارد، گفت: چند سال پیش یک نفر با من تماس گرفت و گفت آقای مهربد من از دانشگاه تورنتو کانادا با شما تماس می گیرم و با همان لهجه شیرین اصفهانی مجدد صدا زد: آقای مهربد! گفتید فکر کنید، فکر کردم؛ عمل کنید، عمل کردم؛ خودتان را گول نزنید، اگر متوجه چیزی نشدید دوباره امتحان کنید و دوباره بخوانید. یادتان هست آقای مهربد؟ گفتم بله، شاید گفته باشم. به شوخی گفت: این چه بازی بود سر ما درآوردی؟ گفتم بهتر از این بلد نبودم. گفت: مهربانیهای شما باعث شد که الان 14 نفر از بچه های اصفهان در دانشگاه تورنتو کانادا استاد باشند. وی تصریح کرد: میخواهم بگویم شاید در لحظه خود معلم متوجه نباشد که چه میگوید ولی در حال کاشتن نهال و گلی است که بعد مدت ها میوه و گلش به بار می نشیند و امیدوارم که لایق باشیم و بتوانیم گل پرورش و تحویل جامعه دهیم. این معلم بازنشسته ادامه داد: تقریباً در اکثر مدارس اصفهان تدریس کردهام، از سال 1359 تا 1392 رئیس آموزشگاه امید بودم پشت میز نمینشستم و دائماً سرکلاس حاضر میشدم. وی با بیان یک خاطره دیگر، گفت: یک روز قلبم گرفت و به بیمارستان خورشید رفتم، همین طور که روی ویلچر نشسته بودم یکی از شاگردانم را دیدم آمد جلو و گفت: آقای مهربود تو را به امام حسین از روی ویلچر بلند شو، گفتم چیزی نیست پسرم ناراحت نشو زود خوب میشوم. دستگاه را به من وصل کردند و بعد از ده دقیقه آن پسر رفته بود و رزیدنت سال آخر پزشکی قلب را آورده بود کنار من و قضیه اینکه من معلمش بودم را برایش تعریف کرده بود. وی خاطرنشان کرد: رزیدنت پرسیده بود فامیلشون چیه؟ به محض اینکه گفته بود مهربد، سریع خودش را به من رسانده بود از من پرسید، آقای مهربد من را میشناسید؟ شناختم ولی گفتم یادم نیست؛ بچه مستخدم یکی از مدارس بود که یک روز به آموزشگاه من مراجعه کرده بود و من از آن شغل پدرش را سوال کرده بودم، گفته بود مستخدم و من گفته بودم امشب میروی و دست و پای پدرت را میبوسی، پدرت بسیار مرد زحمت کشی است؛ رزیدنت گفت: من همان بچه مستخدم هستم و از برکت حرفهای شما و محبتی که به من داشتید به اینجا رسیدم. این معلم پیشکسوت اصفهانی افزود: هیچ وقت سعی نکردم هیچ دانشآموزی را مردود کنم، همه تلاشم این بود به طوری آموزش دهم که دانش آموز متوجه درس شود؛ یک سال برای دورهای به آمریکا رفتم، یکی از شاگردانم از کالیفرنیا آمد و گفت: آقای مهربد من این راه را فقط آمدهام تا شما را ببینم و برگرد؛ من هنوز ایرانی هستم و هنوز ایران را دوست دارم. وی در پایان خطاب به معلمان گفت: اگر صبح سرکلاس میروید، نیتتان این باشد که بگویید خدایا بر زبان من چیزی جاری کن که به نفع بچههای کشورم باشد؛ من این صحبت هایی که میگویند معلمهای امروز مثل معلم های قدیم نیستند را قبول ندارم، بنده از نزدیک شاهد هستم که معلمان بسیار بسیار خوب و محققی داریم ،آنها معلمان خیلی زحمتکش ،متدین و پاک هستند. انتهای پیام/63086/ج/ منبع: فارس
http://www.sepahannews.ir/fa/News/206990/معلم-اصفهانی-که-54-سال-پای-ثابت-تختهسیاه-بود--دانشآموزی-که-با-حرف-معلم-پزشک-شد
|