پیام سپاهان
استعفا مخاطره‌آمیز است؛ روحانی هجرت کند
پنجشنبه 10 مهر 1399 - 20:14:34
پیام سپاهان - آرمان ملی / متن پیش رو در آرمان ملی منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
 عباس موسایی فعال سیاسی اصلاح‌طلب / مهندس عباس عبدی از زمره سیاست‌ورزان دقیقی است که با اشراف بر مولفه‌های برسازنده امر سیاسی، مصلحانه قلم می‌زند. شاید برخی از نظرات و پیشنهادات ایشان در عرصه سیاسی، حتی در بین اصلاح‌طلبان، شاذ باشد، اما نشان داده‌اند، سخنی بدون مبنا نمی‌گویند. ایشان اخیرا طی یادداشتی ضمن برملا کردن دوگانگی حاکم بر سیاست‌ورزی اصولگرایان، وضعیت انسدادی حاکم بر کشور، تصلب در سیاست خارجی و تبیین سناریوهای ممکن در ایران و آمریکا، معتقدند که؛ «تداوم وضعیت و شکاف موجود جز تضعیف بیشتر و ازدست‌دادن فرصت‌های سیاسی برای کاهش مشکلات نتیجه دیگری نخواهد داشت.» عبدی با اشاره به عدم اراده یا ریسکی که اصولگرایان از استیضاح روحانی متوجه خود می‌دانند، نیاز کشور به عبور از وضعیت کنونی و عدم اجازه به روحانی برای گفت‌وگو با آمریکا برای عبور از این شرایط، کناره‌گیری داوطلبانه روحانی از ریاست‌جمهوری را پیشنهاد می‌کنند؛ «کنار رفتن نه به معنای اعتراض، بلکه به معنای گشودن راه‌ برای حل ماجرا.» ایشان معتقدند که هر اتفاق و سناریویی که در انتخابات آمریکا رخ دهد، نیازمند مدیریتی سیاسی در ایران است که برای آن برنامه داشته باشد. بدون شک و تردید این مدیریت به روحانی و تیم او سپرده نخواهد شد و با حضور آنان، نیز چنین مدیریتی را دیگران نیز نمی‌توانند عهده‌دار شوند. بنابراین «بهتر است که مدنی رفتار شود و برای 10ماه باقی‌مانده شخص دیگری عهده‌دار حل این مشکل شود. حداقل به‌خاطر مردم و کشور کاری باید کرد. اگر برای حل مشکلات و گرانی آدرس کاخ سفید داده می‌شود، در این صورت کسی که قادر به گفت‌وگو با آن نیست باید کنار برود و راه را باز کند تا دیگران اقدام کنند. حداقل به‌خاطر کشور و مردم چنین کنید.» تحلیل عبدی در توصیف شرایط، تبیین مختصات بحران و پیامدهای مخاطره‌آمیز آن برای ملت و کشور، ترسیم سناریوهای ممکن و نیز تاکید بر بی‌حاصل بودن استمرار سیاست‌های کنونی، مبتنی بر واقعیات و امکانات سیاست به وقت اکنون است. پرسش اما آنجاست که استعفای روحانی کدام یک از مولفه‌ها، مقدمات و مقومات تشکیل‌دهنده شرایط کنونی را دچار تغییر و تحول موثری خواهد کرد تا به عبور از «ناوضعیت» کنونی منجر شود؟ از محتوای نوشته ایشان برمی‌آید که گویا مشکل عدم مذاکره و حل مسائل، حضور روحانی در قدرت است، بدین معنا که گویا جناح اصولگرا نیز به لزوم حل مسائل سیاست خارجی، مخصوصا بین ایران و آمریکا وقوف پیدا کرده است، اما نمی‌خواهد اختیار و امتیاز حل مسائل سیاست خارجی، توسط روحانی و دولتشان تصاحب شود. به نظر می‌رسد این فرضیه بیش و پیش از آنکه حاکی از تغییر در رفتار، گفتار، مانیفست و خط‌مشی نظام در سیاست خارجی باشد، برآمده و برساخته تحلیلی جناب مهندس عبدی، در چارچوب نظریه انتخاب عقلانی است. به عبارتی، ایشان متاثر از نظریه انتخاب عقلانی به این نتیجه رسیده‌اند که شرایط مضیق سیاسی، اقتصادی و... در کشور، از نظر عقل و حکمت به گفت‌وگو در عرصه سیاست خارجی، حکم می‌کند و عدم گفت‌و‌گو به مسائل و رقابت‌های درونی مربوط می‌شود؛ زیرا این گفت‌وگوی احتمالی، روحانی (به‌عنوان نماینده بخش عادی‌گرا و خارج از سیاست کلان اصولگرایی) را از وضعیت آچمز و منفعل کنونی رها ساخته و جایگاهی موثر در عرصه سیاسی آینده کشور به او اعطا خواهد کرد.
 از این رو خروج روحانی از ساختار سیاسی کشور، راه را برای گفت‌وگو و حل مسائل فراهم خواهد آورد. به نظر می‌رسد این تبیین و تحلیل، از منطقی ساده‌ساز پیروی می‌کند. به عبارتی تقلیل منطق سیاست تخاصمی فی‌مابین ایران و آمریکا و عدم حل مسائل به واسطه حضور روحانی در قدرت، ساده‌سازی مساله‌ای پیچیده است. اصولگرایان و طیف موثرشان نشان داده‌اند که سیاست را در منطقی غیر از منطق دولت- ملت و منافع و مصالح ملی، می‌بینند.
از نظر و منظری دیگر نیز می‌توان به این موضوع نگریست. شواهد مختلفی‌ حاکی از آن است که آمریکاستیزی، بخشی از سیاست هویت‌ساز جریان اصولگراست. با خروج روحانی به‌عنوان نماینده جریان خردگرای متعادل طرفدار تعامل از ساختار قدرت، و میدان‌داری بیش از پیش جریان رایکال و تقابل‌جو، فضای تخاصمی تشدید خواهد شد. زشت‌های خفته فراوانی بیدار خواهند شد و حداقل بازدارندگی حقوقی در مقابل ترامپ اقتدارگرا، در ماجراجویی‌های رادیکال محو خواهد شد. معطوف به آنچه در بالا آمد می‌توان گفت، واقعیات سیاسی در تغییر خط‌مشی اهل ایدئولوژی، تاثیری موثر- حداقل در کوتاه‌مدت- نخواهد داشت. رویکردی که منافع و مصالح ملی را در رتبه‌ای پایین‌تر از منافع و مصالح اشخاص و جزم‌اندیشی‌های ایدئولوژیک قرار می‌دهد، نسبت به آسیب‌پذیری امنیت، اقتصاد و ... مردم و کشور حساسیت نخواهد داشت. با این اوصاف باوجود همه نقدهایی که به روحانی وارد است، حضور ایشان در راس قوه مجریه و البته تلاش برای تاثیرگذاری بیشتر در عرصه‌های سیاست خارجی و داخلی، بیش از خروجشان، به نفع کشور و ملت است. وضعیت کشور و برنامه‌های شوم دشمنان به حدی است که حضور شخصیتی کاردیده، تعامل‌گرا، آگاه بر مخاطرات رادیکالیسم و جنگ، تجربه مدیریت در دوران دفاع و... (با تاکید بر گلایه‌های به‌حق جامعه جنبشی حامی از ایشان) برای کشور و ملت غنیمت است. به نظر می‌رسد روحانی به‌جای استعفا، نیازمند یک هجرت است؛ هجرتی که هم او را از شرایط کنونی رها سازد و هم ملت، کشور و نظام را از وضعیت آسیب‌پذیر کنونی عبور دهد. هجرت در اینجا، جابه‌جایی مکانی نیست، شیفتی پارادیمی است. روحانی هنوز برای تبدیل شدن به محور وحدت و انسجام ملی فرصت دارد، اجماعی که مقدمه هر نوع سیاست برتر در عرصه سیاست خارجی است. هجرت روحانی و دولتش از انفعال کنونی به لنگرگاه وحدت و انسجام ملی و اقناع حاکمیت برای عبور از این « ناوضعیت»، راهبرد برتر در شرایط کنونی است.

http://www.sepahannews.ir/fa/News/183242/استعفا-مخاطره‌آمیز-است؛-روحانی-هجرت-کند
بستن   چاپ