چگونه ادبیات به تاریخ شکل داد؟
دوشنبه 31 شهريور 1399 - 20:52:31
|
|
پیام سپاهان - روزنامه شرق / جهان در غیاب ادبیات چگونه است و دقیقتر اینکه اگر به طور کلی هرگز چیزی به اسم ادبیات به وجود نیامده بود و قصهها هیچگاه از شکل شفاهی به روی کاغذ نمیآمدند، جهان انسانی چگونه بود؟ این پرسشی است که مارتین پوکنر در کتاب «جهان مکتوب» طرح میکند؛ کتابی با عنوان فرعی چگونه ادبیات به تاریخ شکل داد که با ترجمه علی منصوری در نشر بیدگل منتشر شده است. پوکنر در پاسخ به این پرسش که اگر ادبیات مکتوب وجود نداشت جهان ما چه شکلی داشت، میگوید که پیش از هرچیز تصور چنین جهانی برای ما تقریبا غیرممکن است: «گاهی اوقات سعی میکنم جهان را در غیاب ادبیات تصور کنم –جهانی که در هواپیماهایش هیچ کتابی پیدا نمیشود و کتابفروشیها و کتابخانهها مملو از قفسههای خالیاند (در این جهان، کتابخانه خودم هم دیگر در حال سرریز نیست). دیگر صنعت چاپ و سایت آمازونی در کار نیست و وقتی بیخوابی به سرم میزند، کنار تختخواب چیزی پیدا نمیشود. همه اینها ناگوارند، اما چیزی نیستند در برابر این تصور که اگر ادبیات هرگز به وجود نیامده بود و قصهها فقط به شکل شفاهی تعریف میشدند و هیچگاه به روی کاغذ نیامده بودند، چه بر سر ما میآمد». در غیاب ادبیات مکتوب، درک ما از تاریخ و افول امپراتوریها و ملتها همگی شکلی متفاوت پیدا میکرد. اکثر ایدههای فلسفی و سیاسی هرگز پا به عرصه وجود نمیگذاشتند زیرا ادبیاتی که به آنها پروبال میدهد اصولا وجود نداشت. و نیز خبری از باورهای مذهبی هم نبود چون متن مقدسی حاوی آن باورها در دست نبود: «ادبیات تنها برای کتابدوستان نیست و از چهار هزار سال پیش که پدید آمده، زندگی بیشتر انسانهای روی زمین را تحت تأثیر قرار داده است- چنانکه سه فضانوردی که سوار سفینه آپولو8 بودند این موضوع را درک میکردند». اشاره پوکنر به موضوع فضانوردان، اشاره به تجربه انسانهایی است که غوطهوربودن در فضا را تجربه میکردند اما هیچ وسیلهای برای توصیف تجربهشان بهتر از شعر یا بیان مکتوب وجود نداشته است. در نتیجه آنها پیامی مکتوب را خطاب به مردم زمین خواندند و «روی زمین 500 میلیون مخاطب مسحور آنها شده بودند. این پرمخاطبترین مخابره زنده در تمامی تاریخ بشر بود». پوکنر میگوید که سه فضانورد اگرچه کمک چندانی به علم نکردند اما نمیتوان منکر دستاوردشان برای ادبیات شد. او میگوید که اگر جای این سه انسان، شامپانزهای به فضا رفته بود، دیگر این امکان که احساسات خود را درباره فضا در قالب کلمات بیان کند وجود نداشت. «همچنین نمیتوانست به فکر نقلقول جملاتی از کتاب مقدس بیفتد، که به شکلی غیرمنتظره رهاشدن در مدار زمین و پرتابشدن به دل آسمان را توصیف میکردند. تماشای طلوع زمین از دوردست موقعیتی عالی برای خواندن تأثیرگذارترین افسانه آفرینشی بود که انسانها ساخته بودند». پوکنر در ادامه میگوید که جالبترین نکته درباره استفاده خدمه آپولو8 از ادبیات این است که آنان بدون داشتن هرگونه آموزش ادبی، با قرارگرفتن در یک موقعیت غیرمعمول، برای توصیف تجربیاتشان به استفاده از واژههای خود و همچنین واژههای یک متن باستانی روی آوردند: «این سه فضانورد به من نشان دادند که مهمترین قهرمانان در سرگذشت ادبیات لزوما مؤلفان حرفهای نیستند. در عوض من با فهرستی از شخصیتهای غیرمنتظره روبهرو شدم؛ از حسابداران اهل بینالنهرین و سربازان بیسواد اسپانیایی و وکیلی در بغداد قرون وسطا گرفته تا یک شورشی مایا در مکزیک جنوبی و دزدان دریایی در خلیج مکزیک». نویسنده کتاب همچنین به این نکته اشاره میکند که دوران ما هر سال شکل یا فرم جدیدی از نگارش را در اختیار ما قرار میدهد؛ از ایمیلها و کتابخوانها گرفته تا وبلاگها و توییتر. پوکنر در کتابش تلاش کرده نشان دهد که چگونه ادبیات سرمایه ما را به جهانی مکتوب بدل کرده است. «فیلمنامهنویسی برای پرمشغلهها» عنوان کتابی است از پیلار آلساندرا که با ترجمه نریمان افشاری در نشر بیدگل به چاپ رسیده است. مترجم کتاب در یادداشت ابتداییاش، این پرسش را مطرح کرده که چرا با وجود تعداد قابل توجهی از کتابهایی که درباره فیلمنامهنویسی به زبان فارسی منتشر شده او به سراغ ترجمه کتابی دیگر در این حوزه رفته است. او مهمترین وجه تمایز این کتاب را «شکل آموزش» آن دانسته که از یک کتاب آموزشی فراتر میرود و کیفیتی کارگاهگونه پیدا میکند. او مینویسد که زمانبندی درست برای پاسخدادن به سؤالهای احتمالی، طرح درست و دقیق تمرینهایی برای جاافتادن موضوع مورد بحث و لحن روان و صمیمی نویسنده در طرح مطالب چنان است که خواننده در تمام طول کتاب میتواند حضور نویسنده را همچون استادی که در کارگاه نویسندگی حاضر است، در کنار خود احساس کند. او ویژگی دیگر کتاب را کیفیت بسیار کاربردی آن دانسته که فارغ از نظریهپردازیها و کلیگوییهای معمول در باب ماهیت فیلمنامه و عناصر آن به کاربردیترین وجه ممکن صرفا به چیزهایی میپردازد که میتوانند در روایت یک داستان بصری با ساختاری منسجم مفید باشند. افزون بر این، پرسشهایی که در کتاب طرح میشود تمرینهایی آموزشی نیستند، بلکه درواقع، ابزارهاییاند که پاسخ به آنها اجزای مختلف فیلمنامه را مشخص میکند. خواننده، خواه نویسندهای حرفهای باشد یا کسی که تا بهحال هیچ تجربهای در این حیطه ندارد، میتواند با پاسخدادن به پرسشهای نویسنده و دنبالکردن شیوه او در این کتاب در نهایت یک فیلمنامه کامل بنویسد. هرچه پاسخها دقیقتر و با موضوع مرتبطتر باشد فیلمنامه نهایی منسجمتر خواهد شد. به این معنا، کتاب حاضر صرفا کتاب آموزش فیلمنامهنویسی نیست، بلکه نوعی کتاب راهنما است برای فیلمنامهنویسان تازهکار و نیز حرفهای که برای نوشتن هر پروژه میتوانند دستورالعملهای آن را دنبال کنند و به فیلمنامهای منسجم دست یابند. با وجود همه اینها، مترجم کتاب منحصربهفردترین جنبه این کتاب را اینگونه شرح داده است: «منحصربهفردترین جنبه این کتاب نه طرح پرسشها و نه سادهسازی و همهفهم کردن روند فیلمنامهنویسی، بلکه استفاده از شیوه نشستهای دهدقیقهای است. درواقع نویسنده مدعی است (و در عمل هم با برنامهریزی دقیق برای این کار نشان میدهد) که اگر نویسنده فرضی روزانه یک یا دو فرصت دهدقیقهای در اختیار داشته باشد (که تقریبا در اختیار هر کسی است) میتواند ظرف چند ماه یک فیلمنامه کامل بنویسد. برنامهریزی دقیق نویسنده و درنظرگرفتن پرسشهایی که واقعا بتوان در ده دقیقه به آنها پاسخ داد کار را برای مخاطب ساده میکند». نویسنده کتاب، پیلار الساندار، که مدرس و مشاور فیلمنامهنویسی است، معتقد است که محدودیت زمانی در کار فیلمنامهنویسی امری ضروری است و وقتی نویسندهای محدودیت زمانی دارد با خلاقیت بیشتری مینویسد و به شکلی ناخودآگاه الهامات درونیاش را در لحظه به کار میگیرد و میتواند بهترین عملکرد را داشته باشد.
http://www.sepahannews.ir/fa/News/179641/چگونه-ادبیات-به-تاریخ-شکل-داد؟
|