پیام سپاهان
زنِ قصه‌نویس و زنِ قصه‌ها
شنبه 25 آبان 1398 - 11:52:30 AM
ایسنا
پیام سپاهان -  یک نویسنده گفت: کاراکتر زن در داستان‌های دهه 70، طوری بود که کمتر اعتراض می‌کرد و بیشتر منفعل بود؛ درصورتی‌که کاراکترِ زنِ دهه 90، گاهی پرخاشگری می‌کند و یک‌جور عصیان درونی را نشان می‌دهد.

رضوان نیلی پور اظهار کرد: صدای داستان، رساترین صداهاست. صدایی که از دلِ زندگی برمی‌خیزد و بر جانِ مخاطب می‌نشیند. این صدا، گاهی به گوشِ دورترین آدم‌ها در نقاطِ مختلفِ جهان می‌رسد و کسی یا کسانی را متحول می‌کند.
نویسنده کتاب «بارانِ پشتِ شیشه» با اشاره به تغییر کاراکتر زن در سال‌های اخیر ادامه داد: کاراکتر زن در داستان‌های دهه 70، طوری بود که کمتر اعتراض می‌کرد و بیشتر منفعل بود؛ درصورتی‌که کاراکترِ زنِ دهه 90، گاهی پرخاشگری می‌کند و یک‌جور عصیان درونی را نشان می‌دهد.
وی افزود: زن‌ها از روحی لطیف و حساس برخوردارند و این احساسات در آثار مکتوبشان حاکم است. بسیار شاهد بوده و خوانده‌ام که اکثرِ زنان نویسنده، در نخستین مجموعه‌شان، یک یا چند داستان از بی‌توجهی و بی‌تفاوتی مرد، نسبت به همسرش می‌نویسند؛ البته هر نویسنده‌ای از دیدگاه خاص خودش این گِره را تولید و برجسته می‌کند. بعضی از زنان نویسنده هم به چاپ همان یک مجموعه، اکتفا می‌کنند و آرام می‌گیرند.
نیلی پور، با اشاره به ریزبینی زنان نویسنده گفت: زنان نویسنده معمولاً ریزبین، تیزبین و نکته‌سنج‌اند، انگار سر یک چهارراه ایستاده‌اند و از هر طرف، رهگذران را می‌پایند و در ذهن جاسازی می‌کنند. گاهی به چین‌های چادرِ یک مادر دقت می‌کنند و به کودکی که با صورتی چرک، پشتِ چین‌ها پنهان‌شده و هِی چادرِ گل‌دار را می‌کشد و گریه می‌کند. تمام این‌ها شاید کسری از دقیقه به طول انجامد و مادر با بچه‌اش رد شود اما نویسنده زن، ده‌ها حدس برای این صحنه می‌زند که آیا کودک از مادرش پفک می‌خواهد یا پدر می‌خواهد و یا ...
نویسنده کتاب «کاش یادم بماند» تصریح کرد: نویسندۀ زن، روزهای زیادی به فکر فرو می‌رود، یکی از حدس‌ها را برجسته می‌کند و با صناعت ادبی و تکنیک در هم می‌آمیزد و یک اثر هنری درخشان و ماندگار خلق می‌کند.
وی ادامه داد: نویسندگانِ زن، به جزئیات، بیشتر دقت می‌کنند. از قِی چشمِ یک فروشنده دوره‌گرد و ترک‌های پای یک کارگر و دکمه بازشده مردی داخلِ اتوبوس، عبور نمی‌کنند و از آن‌ها می‌نویسند که در نوشته‌های مردها کمتر شاهدش بوده‌ایم. زن‌ها درباره خشونت و آدم کشی و دعوا و کتک‌کاری و ظلم و انتقام، به‌ندرت قلم می‌زنند و بیشتر، عواطف، احساسات و درون‌گرایی در آثارشان حاکم است.
نیلی پور با تأکید بر اینکه بی‌تفاوتی و بی‌مهری همسر هیچ‌وقت برای زنان نویسنده عادی نیست و همیشه آزارشان می‌دهد، اظهار کرد: در یک داستان به نام «خوشبختی» از یک نویسندۀ مرد، خواندم که در شروعِ داستان، راویِ زن می‌گوید: «می‌زند که بزند. کدام مردی زنش را نمی‌زند. اگر می‌خواستم کتک نخورم باید از اول، دختر نمی‌شدم، فحش هم که بادِ هواست.» علاوه بر این، در رمانِ بوف کور، شخصیتِ مرد، زن را تکه‌تکه می‌کند، داخل چمدان هل می‌دهد و درش را می‌بندد.
نویسنده کتاب «مقیاس آخر» گفت: در رمان «رودِ راوی» همه‌چیز ارزش دارد، جز انسان و دل خواننده ریش‌ریش می‌شود. در رمان «مرگ کسب‌وکار من است» از روبر مرل فرانسوی نیز خشونت به حدی است که بعضی از مخاطبینِ زن، تاب نمی‌آورند و رمان را نیمه‌کاره رها می‌کند اما هیچ‌کدام از این موارد، دلیل بر بد بودن یا خوب بودن یک اثر هنری نیست بلکه فقط، تفاوتِ روایت زنان را از سوی زنان و مردان نویسنده نشان می‌دهد.
 

http://www.sepahannews.ir/fa/News/114013/زنِ-قصه‌نویس-و-زنِ-قصه‌ها
بستن   چاپ