پیام سپاهان
سرو صدای خاموش یک انتخاب
سه شنبه 16 مهر 1398 - 10:20:44 AM
ایسنا
پیام سپاهان- به جرأت می‌توان کنکور را یکی از مهم‌ترین آزمون‌های زندگی هر فرد برشمرد که جزء خاطرات فراموش نشدنی عمر تحصیلی او نیز محسوب می‌شود. کنکور ثمره 12 سال تحصیل در کلاس درس و کلید یافتن آینده شغلی بهتر برای بسیاری از افراد تلقی می‌شود. شاید عبور از سد کنکور و راه‌یابی به دانشگاه، آرمان بسیاری از جوانان و خانواده‌ها باشد، اما امسال حسین توکلی، مشاور عالی سازمان سنجش در لحظات پایانی انتخاب رشته داوطلبان کنکور سراسری، اعلام کرد تنها 54 درصد داوطلبان مجاز به انتخاب رشته در کنکور امسال، انتخاب رشته کردند و 46 درصد داوطلبانی که مجاز به انتخاب رشته شده بودند، این حق را از خود گرفتند.حال سوال این است که سرنوشت این داوطلبان چه می‌شود؟ چه انتخابی بر سر راهشان است؟ داوطلبانی که روزی خدا خدا می‌کردند مجاز به انتخاب رشته باشند اکنون با وجود داشتن فرصت انتخاب رشته چرا از این کار سرباز می‌زنند؟

"هدف من هم مانند اکثر گروه تجربی‌ها انتخاب‌ رشته پزشکی یا دندان پزشکی بود و تا قبل از پیش دانشگاهی مطمئن بودم رتبه دلخواهم را کسب می‌کنم. سال پیش دانشگاهی هم خوب شروع کردم و همه چیز خوب بود تا اینکه انگیزه‌ام روز به روز کمتر شد و از بهمن ماه تقریبا کنکور را رها کردم. نتیجه‌اش هم رتبه پنج هزار بود و تصمیم گرفتم انتخاب رشته کنم و وارد دانشگاه شوم، اما بعد از انتخاب رشته و قبولی در کنکور پشیمان شدم". این جملات گفته‌های شقایق یکی از داوطلبان کنکور سال 96 است که در اولین سال کنکور قبول شد، اما پس از اعلام نتایج نهایی تصمیم گرفت در رشته محل پذیرفته شده ثبت‌نام نکند و برای رسیدن به هدفش یکبار دیگر در کنکور شرکت کند.

این داوطلب کنکور از پشیمانی خود می‌گوید: احساس می‌کردم که تلاش کافی نداشته ام و اگر آن رشته را ادامه می‌دادم، مطمئن بودم به خاطر کم‌کاری پشیمان خواهم شد. او یک سال محرومیت را با جان و دل می پذیرد و  تصمیم می گیرد یک سال پس از محرومیت در کنکور شرکت کند.

شقایق ادامه می دهد: ازاینکه پشت کنکور ماندم پشیمان نیستم، چرا که خیلی از دوستانم در رشته‌هایی که مورد علاقه‌شان نبود وارد دانشگاه شدند و اکنون احساس ندامت می‌کنند و بر این باورند که پتانسیل قبولی در رشته‌های بهتر را داشته‌اند.

این داوطلب دو سال از محیط درس و کنکور فاصله می گیرد و پس از آن برای آمادگی در کنکور در پانسیونی اقامت می کند که افراد زیادی در آنجا نیز از داوطلبان کنکور بودند. در این پانسیون افرادی را می بیند که متولد سال ٧٢ بودند و ٩ سال در آرزوی پزشکی عمر خود را صرف کردند و هیچ جوابی نگرفتند.

"پشت کنکور ماندن و از طرفی دانشگاه رفتن آن هم به رشته‌ای که علاقه ندارید، واقعاً سخت است. پذیرفتن این تصمیم برای خانواده‌ام خیلی سخت تر بود، چرا که علاوه بر تحمیل هزینه ها باید از تفریحات و سفرهایشان می‌گذشتند. با این حال اگر حمایت‌های خانواده نبود هرگز نمی توانستم در کنکور جواب بهتری بگیرم".

شقایق ادامه می دهد: رتبه امسالم بهتر شد و رتبه 1200 کسب کردم، اما باز هم پس از اعلام نتایج در کمال تعجب مردود شدم. در حالی که در سال ٩٦ با این رتبه، رشته پزشکی شهرکرد و شهرهای دورتر را قبول می‌شدم. هفته گذشته به سازمان سنجش مراجعه کردم و اکنون منتظر جواب اعتراضم هستم.

به سراغ پدرام داوطلب دیگری که در رشته پرستاری یکی از دانشگاه‌های سطح یک کشور قبول شده، می روم. او که پس از دوبار کنکور دادن با رتبه 6200، توانسته در این رشته قبول شود، می گوید: سال گذشته با رتبه 15 هزار هم می‌توانستم همین رشته یا رشته‌های دیگر، در شهر خودم قبول شوم، اما خوب دانشگاه برتر مدنظرم بود.

این داوطلب می افزاید: با توجه به اینکه عیب کار خود را می‌دانستم و متوجه کم کاری خود شده بودم ترجیح دادم پشت کنکور بمانم تا جواب بهتری بگیرم. مخالفت اطرافیان و خانواده بار روانی زیادی برایم داشت.

سارا داوطلب دیگری است که همان سال اول انتخاب رشته کرده و اصلا تحمل یک سال دیگر استرس برای کنکور را نداشته است. او می گوید: روز برگزاری کنکور خیلی استرس داشتم. با وجود اینکه دید جامعه نسبت به پشت کنکوریها بهتر شده، با این حال فشار روانی خانواده و اطرافیان مرا مصمم تر کرد که اصلا به فکر انتخاب مجدد نباشم. از روز اول هم می دانستم هر رشته ای که سال اول قبول شدم را ادامه می دهم.

وی می افزاید: بیشتر دوستانم که پشت کنکور ماندند جواب بدتری نسبت به سال اول کنکور خود گرفتند. دوستانی که سال اول نمی‌خواستند دانشجوی دانشگاه آزاد شوند، امسال به قبولی در دانشگاه آزاد رضایت دادند. اصلا نمیخواستم این شرایط را تجربه کنم و از اینکه سال اول انتخاب رشته کردم راضی هستم.

داوطلبان بحران انگیزه دارند

در رابطه با چرایی این پرسش یک عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان در خصوص افت انتخاب رشته در بین داوطلبان مجاز کنکور سراسری، می‌گوید: داوطلبان دیگر تنها با هدف ورود به دانشگاه انتخاب رشته نمی‌کنند، بلکه بیشتر به دنبال فرصت‌های شغلی و آینده بهتر در رشته قبولی هستند. داوطلبان بحران انگیزه دارند.

اکبر خدامی می افزاید: یک آینده مبهم پیش روی نسل جوان قرار دارد که دیگر آینده‌شان را در قالب تحصیل نمی‌بینند، علاوه بر این ارزش تحصیل و تخصص کاهش یافته است.

وی با بیان اینکه داوطلبان آینده شغلی خود را در رشته‌ قبولی در نظر می‌گیرند، ادامه می دهد: در حال حاضر، انعکاس برنامه‌ریزی این چند ساله را می‌بینیم. حلقه‌ای از ناکارآمدی به علم و تحصیل ضربه زده و آینده جوانان را در بر گرفته است. کیفیت و فلسفه وجودی دانشگاه باید بر توسعه کمی دانشگاه‌ها ارجح شود.

بیشتر انتخاب های داوطلبان اجتماعی است

همچنین یک روان‌شناس تربیتی و مشاوره تحصیلی دانشگاه اصفهان در این رابطه می‌گوید: داوطلبانی که می‌خواهند وارد دانشگاه شوند با سردگمی زیادی مواجه هستند. داوطلبان نمی‌دانند چه می‌خواهند و به چه چیزی می‌خواهند برسند. با این حال خیلی از انتخاب‌هایشان، اجتماعی است و یا اینکه دیگران تحمیل می‌کنند. در بین داوطلبان این موضوع کمرنگ شده که آیا این رشته و آینده شغلی برایشان مناسب است یا خیر؟ آیا اگر داوطلبی وارد رشته پزشکی شود رضایت حرفه‌ای و اجتماعی خواهد داشت؟ این موضوع برای داوطلبان مشخص نیست. در نتیجه وقتی در رقابت، چند انتخاب محدود دارند و با رتبه کسب شده به انتخابشان نمی‌رسند، ترجیح می‌دهند در کنکور سال دومی شوند.

کوروش سراج زاده ادامه می دهد: در واقع باور افراد بر این شده که نمی‌توانند از راه تحصیل به خیلی از خواسته‌هایشان برسند. موضوعی که در 10 سال گذشته دیده نمی‌شد و افراد مهم‌ترین راه موفقیت حرفه‌ای  را در دانشگاه و مدرک تحصیلی می‌دیدند. داوطلبان حاضر بودند در هر رشته و دانشگاهی تحصیل کنند و با این حال دامنه انتخاب برایشان گسترده بود.

وی اضافه می کند: این روزها دامنه انتخاب‌های داوطلبان محدود شده و گویی دانش‌آموزان متوجه شرایطی هستند که تحصیل برای رسیدن به آرزوها و اهداف، کمک‌شان نخواهد کرد. از سوی دیگر دامنه انتخاب رشته گسترده شده است. امسال چهار نوع انتخاب رشته برای دانشگاه‌های آزاد و سراسری، که شامل دو حالت با آزمون و بدون آزمون بوده، برگزار شده است. در نتیجه درصدی از افراد مجاز کنکور سراسری که انتخاب رشته نکردند، به دلیل اینکه از طریق کنکور سراسری به خواسته‌هایشان نرسیدند سراغ انتخاب‌های بدون آزمون می‌روند. امسال افراد سال اولی زیادی بودند که می‌خواستند بدون آزمون وارد دانشگاه شوند.

سراج‌زاده در خصوص اینکه سال دوم کنکور می‌تواند فرصتی برای داوطلبان باشد، می افزاید: در رقابت‌ کنکور مخصوصاً برای رشته‌های تجربی که رقابت فشرده است، سال دوم، دقت کنید نه سال سوم و یا چهارم، می‌تواند فرصت باشد. چرا که داوطلبان سال اول کنکور درگیر مدرسه و دبیرستان هستند و تجربه لازم را کسب نکرده‌اند. در بین این داوطلبان پیشرفت درسی تا کافی نبوده و داوطلبان از سال دوم در صورتی که انگیزه و شرایط لازم را داشته باشند سال دومی می شوند.

وی ادامه می دهد: در بین داوطلبان امسال دیده می شود که افراد احساس می‌کنند، خیلی بهتر از این، می‌توانند نتیجه بگیرند و ترجیح می‌دهند این فرصت را از خودشان نگیرند.

سراج زاده می‌گوید:  به ندرت پیش آمده به عنوان مشاور به داوطلبان سال دوم به بعد، شرکت در کنکور را توصیه کنیم. با این حال بیشتر در بین داوطلبان تجربی این توصیه می‌شود، چرا که شرایط خاص پزشکی و پیراپزشکی، آن گستردگی لازم را ندارد. یعنی در دانشگاه‌های غیر انتفاعی، آزاد و پیام نور این رشته‌ها تدریس نمی‌شود و در دانشگاه‌های خاص ارائه می‌شود. در حالی که فرصت انتخاب‌های بیشتر در رشته‌های دیگر وجود دارد.

وی با بیان اینکه در سال‌های اخیر در بین داوطلبان دغدغه بازار کار مطرح شده، ادامه می دهد: بازار کار در بین افراد یکی از دغدغه‌های اصلی برای انتخاب رشته شده و رشد این نگرانی در دختران بیشتر شده است. با وجود اینکه در گذشته نفس تحصیل در دانشگاه برای دختران مهم بوده، امروزه با دغدغه بازار کار روبه‌رو هستیم و نقش مهمی در انتخاب داوطلبان دارد.

این مشاوره تحصیلی تصریح می کند: در واقع هدف نهایی تحصیل این است که افراد به شغل مورد علاقه خود برسند که در آن استعداد نیز داشته باشند. تحصیل هدف واسطه‌ای است. افراد باید تشخیص دهند چه شغلی مناسب‌شان است و این تشخیص برعهده مشاوران است که باید از پایه نهم تا زمان کنکور یا حتی مقاطع بالاتر و بعد از فارغ تحصیلی از دانشگاه، چه از طریق مصاحبه و یا آزمون‌های موجود در این زمینه سنجیده شوند و خود را محک بزنند که چه شغلی مناسبشان است. اینکه مشخص شود فرد باید چه مسیری را طی کند، در دبیرستان چه رشته‌ای بخواند، چه کتاب‌هایی مطالعه کند و چه رشته‌ دانشگاهی را ادامه دهد تا نهایتاً به هدف شغل مناسب خود برسد.

سراج زاده بابیان اینکه مباحث روانشناسی در جامعه کمرنگ است، می گوید: در کشورهای توسعه یافته از دوران پیش دبستانی و دبستان، از لحاظ شکل بازی‌ها و انتخاب‌های صورت گرفته از طرف کودک، به صورت کیفی حرفه‌ مورد علاقه و یا حرفه‌هایی که کودک استعداد دارد، بررسی می‌شود و متوجه می‌شوند فرد چه ویژگی‌ها و رغبت‌هایی دارد و این موضوع تا دوران متوسطه اول ادامه پیدا می‌کند.

وی ادامه می دهد: در جامعه داوطلبان، افراد تجربه کاری لازم را ندارند. در گذشته، پدران ما در فرصت‌های مختلف در تابستان و یا در مدرسه تجارب کاری مختلف را کسب می‌کردند و در این تجارب علاقه افراد مشخص می‌شد. فرد متوجه‌ استعداد و علاقه برای حضور در عرصه‌های مختلف آماده می‌شد. در گذشته با تجربه اندوزی در تابستان و ... مسائلی برای افراد مشخص می‌شد در حالی که امروز دانش‌آموزان فرصت‌های کاری برای کسب تجارب و تشخیص توانایی‌هایشان ندارند.

این مشاوره تحصیلی ادامه می دهد: به همین دلیل است که افراد سردرگم هستند و بسیاری از افراد رو به ترک تحصیل‌ و یا مهاجرت‌های شغلی، حرفه‌ای و رشته‌ای خواهند داشت، زیرا پیش از اینکه فرد متوجه مناسب بودن خود در حرفه‌ای شود و برنامه ریزی تحصیلی انجام گیرد، شروع به تحصیل می‌کند و بر حسب اینکه دیگران چه رشته‌ای شرکت می‌کنند، ادامه تحصیل می‌دهد و در پایان متوجه این موضوع می‌شود که این نردبانی که پله پله بالا رفته در دیوار اشتباهی نصب بوده است.

بلاتکلیفی داوطلبان مجاز کنکور سراسری در قبال آینده تحصیلی و شغلی خود سر و صدایی خاموش به پا کرده است، آنها تصور می کنند با سربازدن از انتخاب رشته می‌توانند شاقول این حلقه ناکارآمد را در دست بگیرند و آینده روشنی برای خود رقم بزنند، اما آیا در واقعیت این چنین است؟


http://www.sepahannews.ir/fa/News/112079/سرو-صدای-خاموش-یک-انتخاب
بستن   چاپ