بزرگنمايي:

پیام سپاهان- در این مطلب آمده است: ترامپ که سیاستی خارج از ساختار سنتی و ذهنیت دولت آمریکا را اجرا می کند، همراه با اسرائیل برای بر قراری نظم نوین در خاورمیانه تلاش می کند. آمریکا برای تحقق اهداف خود در خاورمیانه مراکز وزین و مهم در جهان عرب را کناری نهاده و رژیم پادشاهی سعودی و امارات را متحد خود در منطقه اعلام کرده است .
ترامپ با گرایشات سیاسی خاص خود متفاوت با روسای جمهور سابق آمریکا برای حل مساله فلسطین و اسرائیل سیاست جدیدی را در پیش گرفت.
وی ترامپ دامادش جرالد کوشنر(یهودی ارتودوکس افراطی) را مسئول تدوین طرح نهائی صلح فلسطین و اسرائیل انتخاب کرد. کوشنر نیز طرح معامله قرن را طراحی و ارائه داد. جزئیات این طرح در آینده اعلام خواهد شد. بر اساس طرح معامله قرن، قدس شرقی و کناره باختری رود اردن از فلسطین ها پاکسازی خواهد شد و در شبه جزیره سینا و غزه یک دولت فلسطینی ساختگی و کاملا وابسته به قدرتهای خارجی تاسیس خواهد شد و بدین ترتیب موجودیت و امنیت اسرائیل کاملا تضمین خواهد شد. انتخاب یک یهودی صهیونیست افراطی نظیر کوشنر برای تدوین طرح صلح فلسطین و اسرائیل، سیاست حمایتی دولت آمریکا از اسرائیل را بیش از پیش تقویت کرده است.
معامله قرن به معنی اشغال و واگذاری کامل سرزمینهای فلسطین به اسرائیل با حمایت رژیمهای عرب منطقه و تضمین موجودیت و امنیت کامل اسرائیل است. در مقابل این معامله ، آمریکا و اسرائیل موجودیت رژیمهای عربی کاملا ضد مردمی و بیگانه با مردم را حفظ خواهند کرد. کوشنر برای حفظ طرح اجرائی خود در منطقه خاورمیانه اتحادهائی متشکل از سیاستمداران عرب وابسته به قدرت های خارجی و حریص را گرد هم آورده و تلاش می کند که موانع پیش رو در مقابل طرح معامله قرن را رفع کند. در مرکز اتحاد منطقه ای مورد نظر کوشنر ولیعهد امارات و محمد بن سلمان ولیعهد رژیم عربستان قرار دارد و بحرین و مصر و اردن نیز از حامیان این طرح هستند. رژیم های حاکم بر عربستان ، امارات، مصر و اردن متعهد شده اند که برای حفظ موجودیت خود همه طرح های تل آویو و واشنگتن در منطقه را اجراء کنند.
همچنین آمریکای تحت حاکمیت ترامپ به بهره برداری از تفرقه بین کشور های عربی و با کسب حمایت امارات و عربستان همه نظریه ها و طرح های اسرائیل را پذیرفت و در حال اجرای آنها در منطقه است. ترامپ بدون توجه به اعتراضات مردم جهان سفارت آمریکا را از تل آویو به قدس یکپارچه منتقل کرد.
آمریکا از برخی از نهادهای سازمان ملل متحد که حامی اراضی فلسطین و مردم فلسطین هستند خارج شد. همچنین درباره قطعنامه سازمان ملل متحد درباره تپه های(بلندیها) جولان سوریه که از سال 1967 تاکنون تحت اشغال اسرائیل است، به همراه اسرائیل رای منفی داد. ترامپ و رژیم اسرائیل در سیاست اجرائی خود در منطقه همه نهاد های بین المللی و حقوق بین المللی را نادیده گرفته و پایمال می کند. امارات و رژیم آل سعود نیز با تکیه به حمایت های ترامپ جسورتر و گستاختر عمل کرده و مدعی شرکت در ایجاد نظم جدید در منطقه هستند. امارات امکانات مالی و پولی سرشار خود را برای دخالت در بحران های منطقه ای و پیشگیری از برقراری نظام های دموکراتیک و سرکوب مطالبات برحق و آزادیخواهانه ملت های منطقه اختصاص داده است. همچنین از یک سو سربازان مزدور و شبه نظامی را استخدام کرده و در امور داخلی کشور های یمن، سومالی و لیبی دخالت می کند و از سوی دیگر علیه ترکیه و قطر و جریانات سیاسی متفاوت با نظریات خود نظیر اخوان المسلمین سیاست دشمنی و محاصره را در پیش گرفته است.
در ادامه آمده است: عربستان نیز با حاکمیت یک فرد بی تجربه و حریص و سلطه طلب، سنت سیاست محافظه کارانه اش را ترک کرد و سیاست مداخله گرایانه را در منطقه در پیش گرفت و در بحران یمن دخالت کرده و با ایران جنگ نیابتی را آغاز کرد. رژیمهای عربی متحد ترامپ، قطر را که سیاست اصلاح طلبانه با همراهی ترکیه در منطقه را دنبال می کند مورد هجوم قراردادند و تحریم کردند. اما قطر با حمایت ایران و بخصوص ترکیه، محاصره امارات و سعودی ها را در هم شکست. سیاست تهاجمی و حملات نظامی امارات و رژیم سعودی در خلیج فارس سیاست سنتی اتحاد سیاسی و اقتصادی منطقه را نابود کرد. عمان و کویت نیز در کنار قطر قرار گرفتند و در سیاست تهاجمی امارات و سعودی ها شرکت نکردند و بی طرفی خود را حفظ کردند. امارات و پادشاهی سعودی تلاش می کردند که شورش های بهار عربی را از منطقه خلیج فارس دور کرده و ثبات منطقه ای را حفظ کنند. اما بدست خود شورای همکاری خلیج را متلاشی و بحران را به منطقه خلیج فارس وارد کردند.
امارات و عربستان سعودی در بحران لیبی دخالت کردند و به عامل تجزیه این کشور تبدیل شدند. آنها برای تضعیف حکومت متمایل به اخوان المسلمین درترابلس ازخلیفه حفتر ژنرال سابق حمایت و کودتا کردند اما شکست خوردند و در غرب لیبی وی را حاکم کردند. بدین ترتیب امارات و رژیم سعودی در کنار حکومت مشروع طرابلس، یک حکومت غیر مشروع و اما تاثیر گذار در صحنه سیاست کشور لیبی را بوجود آوردند. در نهایت باید گفت قدرت های منطقه ای و بین المللی از وضعیت بحرانی و بی ثباتی در جغرافیای عرب استفاده کرده و در امور داخلی کشورهای منطقه دخالت و باعث تشدید و تعمیق بحران و ناامنی شده اند.
دولتهای خارجی در کشورهای عربی در جهت منافع و دیدگاه های خود عمل کرده و جغرافیای عرب را تحت کنترل خود درآورده اند. رژیم ترامپ در خاورمیانه نقش وزنه های سنگین از لحاظ نظامی را به کناری نهاده و با استفاده از عربستان سعودی و امارات درحال برقراری نظم نوین در خاورمیانه است و این سیاست اجرائی آمریکا بیش از پیش خاورمیانه را دچار بی ثباتی و بحران خواهد کرد. البته باید گفت امارات و عربستان که به عامل بی ثباتی سیاسی و نا امنی منطقه تبدیل شده اند با اسرائیلی که هرگز نخواسته است به یک دولت عادی تبدیل شود نخواهند توانست یک اتحاد پایدار برای برقراری نظم جدید در خاورمیانه دست یابند ؛ چرا که بعد از قتل خاشقچی، مشروعیت و ثبات کشورهای منطقه متحد رژیم ترامپ به طور کامل زیر سوال رفته است.