بزرگنمايي:

پیام سپاهان - اصفهان- تو ای شهید مقاومت و مدافع حرم در آغوش مردمان دیار کریمانی، اینجا اما هزار کیلومتر دورتر، دلهای اهالی فریدن برایت از جا کنده شد، مردم به خیابانها آمدند تا شاید فراق جانسوزت را کنار هم تاب بیاورند.

روح پر فتوح تو ای مردتر از مرد آنسوی مرزهای وطن جاودانه شد، امروز هم که پیکر پاره پارهات فرسنگها دورتر بر خاک دیار کریمان آرام میگیرد، ای کاش بدانی چه دلسوخته در هوای تو حیرانیم، ای کاش بدانی در فراقت ای همه عشق، چگونه به خود می پیچیم چگونه به خود میبالیم.
چگونه شرح این شوریدگی را میتوان نوشت وقتی واژهها در بغض قلمها محو میشوند. چگونه میتوان نوشت از دریای دلها که مست نام بلندت خروشان و طوفانی است.
امروز که پس از پرواز بر کران تا کران ایران، در آغوش وطن آرام میگیری، کاش بدانی به حقیقت تکهای از روحمان را با خود میبری همانگونه که دلها بردی.
کاش ای مهربانِ مقتدر، بدانی چه سوختیم، بدانی چه کشیدیم، تو بگو چگونه این حجم از دلتنگی را تاب بیاوریم، چگونه قرار هم باشیم وقتی بیقرار تو و حیران جان فشانی همرزمانت، روزهای وداع را یکی پس از دیگری گذراندیم تا به امروز رسیدیم.
تو در آغوش مردمان دیار کریمانی، اینجا اما هزار کیلومتر دورتر دلهای اهالی فریدن برایت از جا کنده شد، ای کاش بدانی از کهنسالان خمیده پشت تا نونهالان نوشکفته همه آمدند تا شاید شانه به شانه هم این فراق اندوهبار را تاب بیاورند.

امروز در سوگ تو ای سردار دل ها، دستی نبود که بر سینه نزند، چشمی نبود که نگرید، بغضی نبود که نترکد، داغی نبود که بر دل ننشیند، سری نبود که در گریبان فرو نرود، زانویی نبود که بغل نشود، لبی نبود که بخندد. با من بگو تو چه کردی ای سرو قامتِ جاوید.
چگونه دریابیم آن پیرزن عصا به دست را که در گوشه خیابان رو به تصویر خندانت با خود نجوا می کرد و می گریست؟ سردار تو بگو چگونه دریابیم آن کودک چفیه به گردن را که شانه هایش عجیب می لرزید. چگونه دریابیم این تار و پود به هم تنیده را که تا همین دیروز در غبار روزمرگی و غفلت از هم گسیخته بود.
رفتی در دل شب، آمدی در روشنای بصیرت، تو که بودی که اینگونه خورشید در شب هایمان طلوع کرد؟
اینجا فریدن، مرز شهید پرور در سایه نامت ای فرمانده دل ها، یکپارچه غرق شور و شعور شد. همه آمدند تا وطن در غم هجرت پرستو تنها نباشد، آمدند تا شهادت بار دگر شمع محفلشان شود.

برایت دستهها عزادار شدند، طبل ها فریاد زدند، دوباره نجواها عاشورایی شد، «حاج قاسم» سربند دل ها شد آری، بار دیگر آه جانسوز عزاداران، سرتاسر ایران را حسینیه کرد.
اقشار مختلف مردم و مسئولان ازبسیجیان و نظامیها و طلاب گرفته تا روستاییان ، بازاریان، دانشجویان، دانش آموزان، فرهنگیان، ورزشکاران و کارمندان نهادها بار دیگر در صفهای به هم پیوسته حماسه آفریدند.
عزاداران در آیین بزرگداشت شهید والا مقام سپهبد حاج قاسم سلیمانی مسیر ناحیه مقاومت بسیج فریدن تا گلزار شهدای شهر داران را پیمودند و با سر دادن شعارهای «مرگ بر آمریکا»و «مرگ بر اسرائیل» خشم و انزجار خود را از اقدام ننگین استکبار در به شهادت رساندن سردار دل ها به نمایش گذاشتند.
فریدن با 2 شهر، 28روستا و جمعیت افزون بر 49 هزار نفر در 140 کیلومتری غرب استان واقع است.
برچسب‌ها
شهدا فریدن اصفهان قاسم سلیمانی
پروندهٔ خبری
شهادت سردار سلیمانی