در گذر تاریخ؛
یلدا پایان سکوت شب تا طلوع روشنایی
شهرداری تهران
بزرگنمايي:
پیام سپاهان - یلدا سرآغازی است برای شکستن شب و از این شب، به بعد روز و روشنایی بیشتر و بیشتر میشود. یلدا مقدمه و طلیعه روزهای بلند است و گویا بر همین اساس، گذشتگان ما شب یلدا را به بیداری و کنار هم بودن میگذرانند.
قرن هاست ایرانیان، آغاز زمستان را که برابر با شامگاه سی ام آذر و بامداد یکم دی ماه به نام شب یلدا یا شب چله بزرگ میشناسند. شب یلدا از دید مردم آن روزگار مظهر غلبه بر تاریکی و تباهی بر روشنایی بود چرا که فردای آن، خورشید به عنوان نماد روشنایی دوباره متولد میشود. فردای شب یلدا برای مردم، بسیار عزیز به حساب میآمد تا آن جا که سعی میکردند کار خطایی نکنند و برای آن که در امور کاسبیشان مجبور به تقلب و نیرنگ نشوند در دکانهای خود را بسته و در کل آن روز را تعطیل میکردند. رسمی که حتی رد کمرنگی از نشانههای آن را امروزه نمیبینیم. برخی از مورخان معتقدند که شب یلدا متعلق به مسحیان است که جشن میلاد مسیح در 25 دسامیر ثبت شده است و «یلدا» نام یکی از ملازمان عیسی بوده است. اما در اصل این شب از ایران باستان گرفته شده است تا آنجا که قدمت آن را بیش از سه هزار سال میدانند. قدما آن را برعکس این دوران شبی شوم و نامبارک میدانستند که علتش مشخص نیست. شعرا زلف سر و همچنین روز هجران را از حیث سیاهی و درازی به آن تشبیه میکردند. علی اکبر دهخدا مراسم شب یلدا را این گونه تعریف میکند: «شب چله بلندترین شب سال است که ایرانیان آن را از دیرباز مبارک میدانستند و با گرد آمدن دور آتش با رقص و پایکوبی این شب را جشن میگرفتند. آن گاه سفرهای بزرگ پهن میکردند وروی آن آتشدان، عطردان و خوراکیهای گوناگون از جمله میوه و خوراکیهای فصلی، نان، شیرینی، حلوا و گوشت قربانی میگذاشتند.» در این شب مردم تهران و سایر شهرستانها به تفریحات و سرگرمیهای مختلفی میپرداختند. اکثرا به قهوه خانهها میرفتند و با گفته نقالان و تردستی شعبده بازان و تردستیها خود را سرگرم میکردند. قهوه خانهها در این شب تا دیرگاه و حتی تا صبح باز بود و از مشتریان خود پذیرایی میکردند. مردها همان جا شام میخوردند و به تماشای بر آمدن آفتاب مینشستند و قصهها میگفتند و از دیوان سعدی، حافظ و مولانا و شاهنامه روخوانی میکردند. بعد به سمت حمامها راه میافتادند و مدتی هم در آنجا بودند بعد از کیسه کشی، استحمام و مشت ومال به دنبال کار خود میرفتند. اما اکثر ایرانیان در خانههای دوستان، خویشان گرد میآمدند و در آن جا مجالس مشاعره، معماگویی و شرط بندی تشکیل میدادند. طبقات اعیان و اشراف طهران نیز برای خود مجالسی داشتند. آنها چراغهای لاله خود را روشن میکردند و به خانه یکدیگر رفته و افراد دلقک و شعبده باز را دعوت میکردند تا آنها را سرگرم کنند. در واقع این شب در نزد ایرانیان سمبلی از برکت، تندرستی، شادمانی بود که خویشان و همسایههای خود را دعوت میکردند و بساط سور و سات از شیرینی و میوههایی، چون هندوانه، انار وخربزه فراهم کرده و به خوشگذرانی و شب زنده داری میپرداختند. هندوانه را از این جهت بر سرسفره میگذاشتند که به دلیل کروی بودن این میوه نمادی از خورشید باشد و انار نیز سمبلی از زایش به حساب میآمد که با شکستن آن شادی را برای زندگی افرادی که دورسفره نشسته بودند، به ارمغان میآورد. ناگفته نماند که اکثر میوههای شب چله پردانه بودند که به نوعی از آن به نام جادوی سرایتی نام میبردند که انسانها با توسل به برکت خیزی و پر دانه بودن آنها، خودشان را مانند آنها برکت خیز میکنند. همچنین انار و هندوانه با رنگ سرخشان نمایندگانی از خورشیدند در تاریکی شب.
ناصر نجمی در کتاب «طهران عهد ناصری» مینویسد: «در این شب مردان مذهبی و روحانیون بر فراز بامهای خانهها میرفتند و تا دمیدن سپیده دم اشعار مذهبی میخواندند و دعا میکردند و دست به مناجات بر میداشتند. دربسیاری از محلات بر روی بامها و چهار طاقی مخصوص، شب خوانها وجود داشتند و همگی نماز میخواندند و فارغ ازآب و جاروی جلوی خانه که میگفتند هرکس چهل روز پیش از طلوع آفتاب این کار را بکند خدمت حضرت خضر میرسد و هر حاجتی از او بخواهد جامه عمل خواهد پوشید، به خانه برمی گشتند و بعد به صرف صبحانه که عبارت بود از چای، چای دارچین، شیر چای، کله پاچه، عدس پخته، حلیم، آب لبو و لبو میپرداختند.»
فال حافظ همدمی برای امید دختران
گرفتن فال حافظ در چند سده اخیر به رسوم شب یلدا اضافه شد که مخصوصا دختران دم بخت بود. آنها خواستار گرفتن این فال توسط ریش سفیدان بودند و رسم دیگرآن بود که بزرگان جمع، با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی یا پر بودنش، آینده را پیش بینی میکردند. البته این رسوم در تهران قدیم با اندکی تفاوت برگزار میشد. تهرانیان با میوههای تازه فصل پاییز مانند خرمالو، ازگیل و میوههای خشک شده تابستان و آجیل به استقبال این شب میرفتند. آنها معتقد بودند که خوردنیهای سفره شب یلدا میتواند طبیعت گرم را سرد و طبیعت سرد را گرم کند. آجیل شب یلدا از دیگر تنقلات تهرانیها بود که ترکیب آن نشانی از اعتقاد و تجربه اهالی مردم به خواص گوناگون میوههای خشک شده بود که به عنوان «آخشیج» یعنی تضادها کاربرد داشت. از دیگر سرگرمیهای خانوادههای تهرانی در این شب قصه گویی و داستان سرایی ریش سفیدان و بزرگان برای کوچکترها پای کرسی بود. داستان هایی، چون قصه خیر و شر، ماه پیشونی و سنگ صبورو...
لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/118238/