آفتهایِ «شرم»
فرهنگی
بزرگنمايي:
پیام سپاهان- آزاده راد نژاد، مترجم
آثار «برنه براون» در نشست معرفی کتاب «زندگی حضورمندانه» که چهارشنبه (27
شهریورماه) در موسسه فرهنگی و هنری رویش مهر برگزار شد، گفت: برای آشنایی
با کتاب «زندگی حضورمندانه» باید با اصطلاحات کتاب «تابآوری» ازجمله: «شرم
چیست؟»، «سازوکار آن چیست؟»، « با ما چه میکند؟»، «ما چطور باید آن را
تاب بیاوریم؟» و... آشنا شویم. ما هرلحظه ممکن است شرمزده شویم و این
شرمزدگی ما را از حضور در عرصه اجتماع بازدارد.
وی تصریح کرد: در
قدم نخست باید یک سوءتفاهم را در مورد کلمه «شرم» برطرف کنیم و آن
معنیِ«شرم» است. وقتی میگویم شرم، نباید ذهنها به سمت خجالت و حیا منتقل
شود. شرم، در زبان فارسی یعنی خجالت و حیا. زمانی که ما شرم را بهجای
خجالت و حیا به کار میبریم یک کاربرد روزمره از شرم داشتهایم، به این
معنی که «من کار بدی انجام دادهام». مثلاً اگر شما در حضور پدربزرگتان
سیگار بکشید و مادرتان به شما بگوید شرم کن، یعنی کار بدی میکنی و این
عمل، خلاف ارزشهای اخلاقی خانوادگی ماست. این امر، برای فرد ایجاد بحران
هویت نمیکند زیرا کاری خلاف ارزشهای که به آن باور دارد انجام داده، اما
ما در زبانمان به این کار شرم میگوییم.
مترجم کتاب«بدرود دون
پایگی» شرم را اینگونه تعریف کرد: شرم به زبان ساده، ترس از معیوب دیده
شدن و عیب دار بودن است و این نوعی بحران هویتی است. احساس عیب دار بودن و
گفتنِ اینکه «من بد هستم» نیز یک تعریف روانشناختی از شرم است.
راد
نژاد خاطرنشان کرد: امروزه پژوهشگران معتقدند که شرم به مفهوم «منِ بد»
باید به شرم با مفهوم« من کار بدی کردم» تبدیل شود؛ یعنی انسان باید فکر
کند به خاطر کار بد دچار خجالت شده است. این نوع شرم، انسان را اصلاح
میکند ولی احساس «خودِ بد» انسان را فلج میکند.
وی با تأکید بر
اینکه انتقادات ما باید به رفتار یکدیگر باشد و نه به هویت یکدیگر، گفت:
نباید با استفاده از انتقاد به یکدیگر برچسب بزنیم. گفتنِ جمله «تو خسیسی»
نوعی برچسبزنی است زیرا فرد با گفتن این جمله، هویت دیگری را تعریف میکند
درحالیکه باید بگوید: بهتر بود در آن شرایط اینگونه خرج میکردی.
مترجم
کتاب«تابآوری» ادامه داد: ما بهصورت شایعی از برچسب زدن استفاده میکنیم
و نمیدانیم اگر برچسب خوب هم بزنیم، بد است چه برسد به برچسب بد! برای
مثال فردی به دوستش میگوید «تو کسی هستی که همیشه به من محبت دارد» و
دوست او چون نمیخواهد این تعریف را از دست دهد زمانی که لازم است از فرد
انتقاد کند یا خشمگین شود، برای حفظ آن تعریف و برچسب از انجام این کار
پرهیز میکند.
راد نژاد جوهره و گوهر آثار برنه براون را شرم دانست و
گفت: شرم یک مسئله ارتباطی است و هیچکس از شرم در امان نیست. همه ما با
آن دستوپنجه نرم میکنیم و بهشدت از حرف زدن در مورد آن وحشت داریم. ما
در یک اپیدمی سکوت هستیم و هیچوقت نمیگوییم که واقعیت ناراحتی ما دقیقاً
از چه چیزی است؟ شرم امالفساد است و اگر خشم و پرخاشگریای از خودمان
میبینیم باید بررسی کنیم که کجا دچار شرم شدهایم.
این مترجم با
اشاره به اینکه سیستم تحقیقاتی براون بر اساس مصاحبه و مطالعات طولانی
است، اظهار کرد: براون با استفاده از این تحقیقات، سازوکار شرم را در کتاب
«تابآوری» مشخص کرده و در کتاب «زندگی حضورمندانه» مشخصات افرادی که در
مقابل شرم تاب میآورند را برشمرده است.
وی شرم را دارای سه مشخصه
ترس، سرزنش و ارتباط گسیختگی دانست و گفت: فرض کنید یک دختر مجرد در یک
شرکت خصوصی کار میکند و با طرح یک پروژه مخالف است. اگر او جرأت داشته
باشد و نظرش را بیان کند با برچسب «عقدهای»، «ترشیده» و ... مواجه میشود و
این برچسبها باعث عقبنشینی فرد و امتناع از اظهار نظراتش میشود. این یک
مشخصه ارتباط گسیختگی در شرم است و تبدیل به چیز وحشتناکی میشود که در
آن هیچگونه پیشرفتی متصور نیست.
راد نژاد خاطرنشان کرد: شرم، ترس
از قضاوت را با خود به همراه میآورد. ما خودمان را سرزنش میکنیم و ارتباط
مان با خودمان و دیگران ازهمگسیخته میشود. هرچند که ما در لحظه متوجه
شرم نمیشویم، ولی شرم باعث میشود ما بهمرور دچار بدرفتاری شویم و شاید
این بدرفتاری به قتل هم منجر شود! براون در کتاب خود مثال زنی را میزند
که به پمپبنزین میرود و زمانی که میخواهد پول بنزین را حساب کند، متوجه
میشود در کارتش پولی نیست. او مورد سرزنش فروشنده قرار میگیرد و این
ناراحتی ناشی از شرم را در قالب خشم بر سر بچهاش که در ماشین است، خالی
میکند. سپس مورد سرزنش مردم قرار میگیرد که تو مادر بدی هستی و خودگوییِ
شرم در قالب بیان عباراتی مثل «من خیلی احمق هستم» برای او جلوهگر
میشود.
این مترجم یادآور شد: شرم، در ارتباط ایجاد میشود و ما به
این دنیا آمدهایم تا ارتباط ایجاد کنیم. ارتباط در ساختار انسان است و به
زندگی او معنا و هدف میدهد. ما در ارتباط دنبال تائید و پذیرش هستیم و اگر
این اتفاق نیافتد، دچار شرم میشویم و خود را با هر رفتاری منطبق میکنیم و
یا بهاصطلاح همرنگ جماعت میشویم تا دچار شرم نشویم. با این همرنگی،
میخواهیم به احساس عشق و تعلق برسیم ولی اگر همرنگ دیگران شویم نیز چنین
احساسی پیدا نمیکنیم.
وی با بیان تفاوت شرم زنانه و مردانه اظهار
کرد: ابتدا باید ببینیم که تعریف «مرد» در اجتماع ما چیست؟ قوی، تصمیم گیر،
با اراده، تأمینکننده، خشن و انسانی که گریه نمیکند! حال اگر این مرد
نتواند سطح انتظار اجتماع را برآورده کند طبیعتاً دچار شرم میشود. مثلاً
مردی که نتواند برای خانواده خود ماشین بخرد و نیازهای آنها را تأمین کند،
دچار شرم میشود و این شرم موجب پرخاشگری او با همسر، فرزندان و دیگران
میشود.
وی ادامه داد: برای عمده ما یک زن خوب یعنی زن فرمانبردار و
زیبا. حال که زیبایی و ارزشمندی زن به جوانی اوست، او برای اینکه دچار
شرم نشود، بینیاش را عمل میکند که زیبا شود و از سوی دیگر شرمِ «دماغ
عملی بودن» از سوی عدهای دیگر بر او وارد میشود. پس همزمان جامعه انتظار
دارد که هم او زیبا باشد و هم زیبایی طبیعی داشته باشد!
راد نژاد
تعریف حضورمندی را ازنظر براون چنین شرح داد: حضورمندی یعنی اینکه فرد حس
کند ارزشمند است و ارزشمندی خود را مشروط به داشتن پول، یا عمل کردن بینی و
... نکند و خودش را همانطور که هست کافی بداند. حضورمندی یعنی داستانی که
من در آن قرار دارم، داستان من است. ما باید مالک تجربههای خودمان باشیم
تا بتوانیم آن را کنترل کنیم.
وی خاطرنشان کرد: یک انسان تاب
آورنده، خودِ واقعی را میپروراند و از فکر اینکه مردم در مورد من چه فکر
میکنند؟ رها میشود. سپاسگزار و خوشحال بودن نیز از دیگر ویژگیهای
تابآوری است.
-
پنجشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۵:۲۵ AM
-
۱۰۱ بازديد
-
ایسنا
-
آزاده راد نژاد ,
لینک کوتاه:
https://www.payamesepahan.ir/Fa/News/110917/